زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانوادهای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نیریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانوادهای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نیریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید اکبر آسمند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون بدرستی که ما از خدائیم و بازگشتمان به سوی خداست با سلام بر امام امت و ملت غیور و شهید پرور و سلام بر شهدا و رزمندگان و سلام بر محرومین و معلولین جنگ، وصیتنامه خود را شروع مینمایم. مادر و برادرانم و خواهران مهربانم امیدوارم آخرین سلام مرا بپذیرید، ممکن است وقتی که شما این نوشته را میخوانید من دیگر میان شما نباشم و به یاران قبلیام پیوسته باشم. مرگ برای مسلمان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اکبر آسمند »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون بدرستی که ما از خدائیم و بازگشتمان به سوی خداست با سلام بر امام امت و ملت غیور و شهید پرور و سلام بر شهدا و رزمندگان و سلام بر محرومین و معلولین جنگ، وصیتنامه خود را شروع مینمایم. مادر و برادرانم و خواهران مهربانم امیدوارم آخرین سلام مرا بپذیرید، ممکن است وقتی که شما این نوشته را میخوانید من دیگر میان شما نباشم و به یاران قبلیام پیوسته باشم. مرگ برای مسلمان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمید شعبانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
رمز بقا را در شهادت میدانست و عاشقی را از پروانه آموخته بود. اینگونه بود که در طواف شمع، بالهای خود را سوخته و خاکستر میپسندید. حمید شعبانپور، ۱۳۴۱/۱۰/۱۴ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای ساده و مذهبی با تولد خود شور و شادی را به ارمغان آورد. در دامن مادر آرام گرفت و با قطرات پاک شیر وی عشق به خاندان نبوت (ص) در روح و جانش شعله کشید. آنگاه همراه پدر در مساجد و مجالس دینی رفت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
رمز بقا را در شهادت میدانست و عاشقی را از پروانه آموخته بود. اینگونه بود که در طواف شمع، بالهای خود را سوخته و خاکستر میپسندید. حمید شعبانپور، ۱۳۴۱/۱۰/۱۴ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای ساده و مذهبی با تولد خود شور و شادی را به ارمغان آورد. در دامن مادر آرام گرفت و با قطرات پاک شیر وی عشق به خاندان نبوت (ص) در روح و جانش شعله کشید. آنگاه همراه پدر در مساجد و مجالس دینی رفت...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اصاب من مصیبه الا باذن الله، و من یؤمن بالله یهد قلبه. هیچ مصیبتی و پیش آمدی نمی رسد جز اینکه بدستور خداست و آنکس که ایمان به خدا آرد خداوند قلبش را هدایت کند. ( سوره تغابن، آیه11) آری! دنیا دار فناست و آخرت دار بقا. مردم مسلمان و متعهد، هر چند وصیتی را که یک بنده گنهکار خدا با کلمات و جملاتی ناموزون میکند [مینویسد] ولی امید است که به بزرگواریتان برای رضای خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
بسم الله الرحمن الرحیم ما اصاب من مصیبه الا باذن الله، و من یؤمن بالله یهد قلبه. هیچ مصیبتی و پیش آمدی نمی رسد جز اینکه بدستور خداست و آنکس که ایمان به خدا آرد خداوند قلبش را هدایت کند. ( سوره تغابن، آیه11) آری! دنیا دار فناست و آخرت دار بقا. مردم مسلمان و متعهد، هر چند وصیتی را که یک بنده گنهکار خدا با کلمات و جملاتی ناموزون میکند [مینویسد] ولی امید است که به بزرگواریتان برای رضای خدا...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید اکبر محمد جانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
بسمالله الرحمن الرحیم در تاریخ ۱۳۶۲/۱۱/۱۰ بود که از طرف سپاه پاسداران اعلام شد که بسیج مردمی برای اعزام نیرو آماده است. من با چند نفر از برادرانم بهسوی جبهههای حق علیه باطل شتافتیم تا با همکاری دیگر رزمندگان پرتوان سپاه توحید، مشت محکمی بر دهان رژیم بعث و دیگر ابرقدرتها کوبیده باشیم. به جبهه آمدن من برای خاطر این بود که برای رضای خدا و دفاع از دین اسلام و لبیک به امام عزیزمان گفته باشم. خواهش میکنم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
بسمالله الرحمن الرحیم در تاریخ ۱۳۶۲/۱۱/۱۰ بود که از طرف سپاه پاسداران اعلام شد که بسیج مردمی برای اعزام نیرو آماده است. من با چند نفر از برادرانم بهسوی جبهههای حق علیه باطل شتافتیم تا با همکاری دیگر رزمندگان پرتوان سپاه توحید، مشت محکمی بر دهان رژیم بعث و دیگر ابرقدرتها کوبیده باشیم. به جبهه آمدن من برای خاطر این بود که برای رضای خدا و دفاع از دین اسلام و لبیک به امام عزیزمان گفته باشم. خواهش میکنم...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که درراه خدا کشته شدند، مردهاند؛ بلکه آنها زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. شب جمعه است، شب رحمت خداوند بر بندگانش، آنهم نزدیک ماه رجب، یعنی ماه مولا علی (ع). خدایا! تو را به عظمت این شب قسم میدهم. خدایا! تو را به بزرگی این ماه و به آبروی علی (ع) قسمت میدهم که در این موقع حساس و مقدس، گناهان مرا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید آنان که درراه خدا کشته شدند، مردهاند؛ بلکه آنها زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. شب جمعه است، شب رحمت خداوند بر بندگانش، آنهم نزدیک ماه رجب، یعنی ماه مولا علی (ع). خدایا! تو را به عظمت این شب قسم میدهم. خدایا! تو را به بزرگی این ماه و به آبروی علی (ع) قسمت میدهم که در این موقع حساس و مقدس، گناهان مرا...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید علی اکبر خازن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
بسمالله الرحمن الرحیم ربنا افرغ علینا صبراً و توفنا المسلمین. پروردگارا قلب مرا از بردباری سرشار فرما و ما را مسلمان بمیران. اشهد ان لاالهالاالله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آلمحمد. در این لحظات حساس زندگانی، تصمیم گرفتم با چشمی باز و قلبی مملو از عشق به الله، با سلامی آهنین، تکیه به الله و مکتب حضرت محمد (ص) و راه سید شهدا (ع) و با آگاهی و بینش درراه حقتعالی، راهی که حضرت سیدالشهدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد علي اکبر خازن »
بسمالله الرحمن الرحیم ربنا افرغ علینا صبراً و توفنا المسلمین. پروردگارا قلب مرا از بردباری سرشار فرما و ما را مسلمان بمیران. اشهد ان لاالهالاالله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آلمحمد. در این لحظات حساس زندگانی، تصمیم گرفتم با چشمی باز و قلبی مملو از عشق به الله، با سلامی آهنین، تکیه به الله و مکتب حضرت محمد (ص) و راه سید شهدا (ع) و با آگاهی و بینش درراه حقتعالی، راهی که حضرت سیدالشهدا...
شهدا سال 65 -خاطراتی از برادر شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او بهوسیله دوستانش به خارج از شهر نیریز میرود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری میکنند. بادلی شکسته و گریان و نالان بهوسیله خودروهای عبوری خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او بهوسیله دوستانش به خارج از شهر نیریز میرود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری میکنند. بادلی شکسته و گریان و نالان بهوسیله خودروهای عبوری خود...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! در صف شهیدان غایبیم، توفیقی عطا کن که در صف پیام رسانان غائب نباشیم. با درود به ارواح پاک شهدا و با درود و سلام به امام امت و امت شهیدپرور. با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و قائم مقام رهبری. با درود و سلام به تمامی رزمندگان و یاوران صدیق امام. با سلام و درود به خانوادههای محترم و معظم شهدا و مفقودین و اسیران، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. خدایا! تو...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! در صف شهیدان غایبیم، توفیقی عطا کن که در صف پیام رسانان غائب نباشیم. با درود به ارواح پاک شهدا و با درود و سلام به امام امت و امت شهیدپرور. با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و قائم مقام رهبری. با درود و سلام به تمامی رزمندگان و یاوران صدیق امام. با سلام و درود به خانوادههای محترم و معظم شهدا و مفقودین و اسیران، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. خدایا! تو...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19
20
21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 بعدي